روزانه هاي من و ني ني
سلام
تقريبا ميتونم بگم بعد از 6 ماهگي داريم هرروز تجربه جديدي رو باهم ميگذرونيم مثل غذا خوردن يا غلت زدن ياصداهاي عجيب و غريب در آوردن واقعا روزهاي قشنگي داريم پسملم
اينهم از عكس آتليه ات كه بالاخره وقت كردم بگذارمش توي وبلاگت
باشه ماماني عكس خودته نميبريمش خيالت راحت!!!
بيچاره عكاسه نميدونم چطور تونست دوتا از توش دربياره از بس كه اونروز گريه كردي فوشووووووول
شديداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا از نور آفتاب وحشت داري و اگر دوثانيه بيشتر آفتاب تو صورتت باشه عصباني ميشي واسه همين تو ماشين همش بايد صورتتو طرف خودم بگيرم جيگرم
اينجا هم فكر كنم جاي خوبي باشه به شرطي كه ماشين در حال حركت نباشه!!!
هفته پيش واست روروئك خريدم چون ديگه ماشالله شروع كردي به پا زدن چقدر هم ازش خوشت مياد ولي فعلا عقب عقب ميري و نميدوني چطور تكونش بدي!!!
اين هم از پارك بادي چون پمپ خودش نبود زياد خوب باد نشد ولي اگر خوب بادش كردم بازهم عكس ميگيرم خوب داخلش سرگرم ميشي البته تا وقتي كه چپه نشدي! و همه اسباب بازيهات رو هم ميندازم توش تا كشتي كج بگيري!!!
ماماني قربونت بره
ماماني فدات بشه
ماماني دورت بگرده
بهترين دوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت زندگي من